وﺏگاه یک متعلم

یادداشت هایی پیرامون جامعه شناسی و فناوری اطلاعات

یادداشت هایی پیرامون جامعه شناسی و فناوری اطلاعات


به بهانه ی انحرافی خواندن "زنده باد بهار"

سه شنبه, ۲۴ بهمن ۱۳۹۱، ۰۹:۴۲ ق.ظ

جامعه ما، بلکه جهان امروز از دروغ و تحریف تهمت آزرده خاطر است چرا که اینها دستمایه ی خبرها و تیترهای روزنامه ها و سایت هایی می شوند که شب روز با آنها سر و کار داریم و ناخود آگاه یا دروغ میشنویم و یا در برابر دروغ منفعل میشویم...

این روزها بر زبان هر ایرانی یک قدردانی میشنوی و یک انتقاد، این یعنی ما قدردان زحمات دیگران هستیم اما باز هم انتظار داریم... این بسیار خوب است چرا که ملتی که قدر نشناسد بواسطه آن هلاک خواهد شد.......

در سال هشتاد و چهار رئیس جمهوری به میان خدمتگزاران جمهوری اسلامی ایران آمد که شعارش عدالت و هدفش خدمت بود باری که این هدف و شعار را در عمل به اثبات رسانیده و خدمات چندین و چندساله و گسترش آبادانی ها و کاهش فاصله طبقاتی از جمله دست یافته های مجموعه ی مدیریت یافته توسط ایشان بود...

سال هشتاد و هشت درست زمانی که میرفت تا دوره چهارساله ی دوم ریاست جمهوری ایشان آغاز شود یک، بلکه چندین فتنه گر داخلی و خارجی جرات و جسارت اهانت به ایشان را تا جایی گسترش دادند که امروزه اهانت به ایشان و همکارانشان تیتر یک و دو روزنامه ها و سایت های داخلی و خارجی می گردند، براستی چرا اینطور شد؟

تحلیل های متفاوتی از این رفتارها انجام میشود اما مهمترین آنها که ترس از آینده است در اینجا مورد بحث قرار خواهد گرفت...

مخالفان (به زعم خودشان منتقدان جدی) دولت در حقیقت در منجلاب باور دروغ و تحریف افتاده اند، یعنی آنچه رسانه های معارض داخلی و خارجی برای ایشان هجی کرده اند به مرور برایشان به عنوان حقیقت به شمار رفته است، مثلا وقتی یک رسانه ی بیگانه یک فرد از درون مجموعه دولت را لیبرال قلمداد میکند، همین حرف عینا توسط عناصر داخلی آن تکرار و کم کم به عنوان یک حقیقت از آن رونمایی می شود. اما واقعیت چیست؟ مثلا آیا می توان اطرافیان رئیس جمهور را منحرف و خط فکری ایشان را انحرافی خواند؟ اعتقاد بر آن است که خیر. اما چگونه این جریان مردود انحرافی خواندن رفتارهای دولتی ها شروع شد؟ عده ای نقطه ی اوج این تفکر منحط و تکفیری را در سخنان رئیس دفتر سابق رئیس جمهور جستجو میکنند، آنجایی که دم از مکتب ایرانی می زند. راستی مکتب ایرانی چیست؟ و آیا با مکتب اسلام محمدی(صلی الله علیه و آله) در تعارض است؟ در پاسخ باید عرض کرد خیر بلکه می توان آن را بعنوان اسلام ناب محمدی معرفی کرد چرا که گوینده ی کلام با اذعان به این موضوع که در ایران امروز اسلام وارد تمامی شئونات زندگی شده و آنرا بصورت حقیقتی ناب و بدون خدشه به جهانیان معرفی ساخته این مکتب را بعنوان مکتب ایرانی نامگذاری میکند...

در حقیقت سیر اهانت و تهمت و تحریف آنچنان ادامه پیدا میکند که کمتر کسی از این نامگذاری ها رنجیده خاطر نمی شود، ضمن اینکه باید گفت مردمی که همواره از روشنفکران جامعه جلوتر بوده اند هرگز این نامگذاری ها را نپذیرفته و این دقیقا در حمایت قاطعشان از دولت نمود پیدا می کند.

اما نکته ای که در اینجا بطور کامل به آن خواهیم پرداخت تهمت و اهانتی جدید به دامنه ی دولت و شخص رئیس جمهور است و آن انحرافی خواندن شعار "زنده باد بهار" و حتی بعنوان رمز فتنه ی آینده قلمداد کردن این شعار است.

ابتدا بررسی میکنیم که این شعار چیست و از کجا نشأت می گیرد؟

این شعار اولین بار در صحن علنی سازمان ملل توسط رئیس جمهور بیان شد، و در توصیف دنیای پس از ظهور حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بیان شده است و بارها و بارها این نیت که همان توصیف دنیای پس از ظهور حضرت صاحب الامر می باشد تشریح داده شده است و حتی در یکی از یادداشت های رئیس جمهور در وبگاه شخصی ایشان نیز به تشریح آن پرداخته شده. اما چرا عده ای با این شعار مشکل دارند؟

متاسفانه گوشه ای از خط دهی های سیاسی به نمایندگان و برخی مسئولین توسط رسانه های بیگانه و معاند صورت می پذیرد و برای کسی که اهل تحقیق نیست و لجبازی پیشه کرده است هرگونه تعبیر و تفسیری بر اساس برداشت هایش از این شبکه ها صورت می پذیرد برای مثال وقتی بی بی سی جمله ی مرموز زنده باد بهار ایرانی را مطرح می سازد و در ادامه به اتهام زنی علیه رئیس دولت می پردازد، عده ای نیز همان راه و روش را با خیال انتقاد از یک شعار طی میکنند و حتی به تمسخر این شعار والا می پردازند، غافل از اینکه در منجلاب اهانت و دروغ غرق شده اند.

اما آیا این شعار می تواند رمز فتنه باشد!

در پاسخ باید عرض کنیم، کسانی که توسط برخی، فتنه گران آینده شناخته می شوند مدتی پیش از این صداقتشان را به اثبات رسانده اند؛ در ادامه باید به اتفاقی اشاره کنیم که در آن اثبات می شود این فرد/افراد هرگز نگاه خودبینانه و خودخواهانه نداشته اند و تبعیت از ولی امر مسلمین را سرلوحه ی اعمال و رفتارهایشان ساخته اند.

تقریبا همه خبر انتصاب جنجالی رئیس جمهور در تیرماه هشتاد و هشت را شنیده ایم و همچنین نامه ی رهبر معظم به رئیس جمهور برای ممانعت از این کار؛ اما نکته ای در اینجا لازم به ذکر است که نه تنها این نامه و تعبیری همچون "انتصاب... بر خلاف مصلحت جنابعالی و دولت و موجب اختلاف و سرخوردگی میان علاقمندان به شما" موجب قهر و روی گردانی شخص مذکور نگردید بلکه از آن به بعد شعار تمکین و اطاعت از رهبری بطور محکم تر و قاطع تر توسط این فرد تکرار شده است و این تغییر براحتی در میان صحبت ها و سخنرانی های ایشان قابل کاوش می باشد. یا درمورد انتقادات رهبر معظم انقلاب از مواضع و رفتار رئیس جمهور در جریان مناظرات انتخاباتی سال هشتاد و هشت و انتقادات قبل و بعد از آن که نه تنها مورد تایید رئیس جمهور قرار گرفت بلکه ایشان روز به روز با تاکید بیشتری از تبعیت محض از رهبری معظم سخن به میان آورده اند.

اما سوال اینجاست: آیا کسانی که ادعا میکنند انحرافات گسترده ای در سخنان و مواضع رئیس جمهور و اطرافیان ایشان کشف نموده اند حاضرند مورد آزمایش و امتحان اینچنینی قرار بگیرند؟ پاسخ اینجاست: فتنه ی سال هشتاد و هشت بوضوح نشان داد تکفیر کنندگان دیروز بسیاری از شخصیت های حقیقتا مومن، فتنه گران امروز یا فردا خواهند شد...

اما چرا؟ واقعیت این است که اولا تجربه ثابت کرده افراط و تفریط موجب هلاکت و سرگردانی خواهد شد، ثانیا کسی که مدام بفکر تکفیر این و آن باشد هرگز به اصلاح رفتار و ارائه ی عقاید به بزرگان دین نخواهد پرداخت و این موجب انحطاط عقیدتی و رفتاری در ایشان خواهد شد، ثالثا دروغ (به هر نحو که باشد) موجب حقارت می گردد و چه دروغی بزرگتر از تکفیر یک مومن مقید و معترف به ایمان...

لازم است این تذکر اعلام شود که مبنای بحث هرگز صرفا مصداقی نبوده و نباید آن را بعنوان تحلیل بر یک عملکرد یا موضع خاص تلقی کرد، در ضمن لازم است به کسانی که دچار این تحلیل ها و پیش بینی های غلط و انحرافی شده اند تذکر بدهیم که پشت پرده ی بسیاری از پیش بینی های غلط ضد انقلاب در حقیقت زیر سوال بردن عملکرد جمهوری اسلامی است نه صرفا انتقاد از یک شخص خاص یا عملکرد!

در پایان ذکر چند نکته: اول... در این مقاله سعی شده تنها به یکی از این موارد اهانت و سوار شدن عده ای بر موج شایعات و دروغ پرداخته شود لذا بسیاری از تحلیل های خاص درمورد عملکرد مسئولین در بخش های مختلف به مقالات بعد محول خواهد شد.

دوم... نباید تعبیرات این مقاله موجب تکرار بی دلیل قرار گیرد، یعنی مقابله به مثل اهانت و دروغ بدترین نوع دفاع از حقیقت است...

سوم... هرگز این مقاله و تحلیل های آن و همچنین مقالات آینده ادعای پیش بینی دقیق مواضع افراد در آینده را نداشته و ندارد، بلکه تنها از رفتارها و مواضعی سخن به میان می آورد که در گذشته اتفاق افتاده اند و با سند و مدرک وقوع آنها به اثبات رسیده است...

و چهارم... آیا نوبت آن نرسیده که اندکی پیرامون تفاوت انتقاد و توحّش، روشنگری و شایعه پراکنی و همچنین گمانه زنی و دروغ صحبت به میان آوریم؟

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">