وﺏگاه یک متعلم

یادداشت هایی پیرامون جامعه شناسی و فناوری اطلاعات

یادداشت هایی پیرامون جامعه شناسی و فناوری اطلاعات


۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «احمدی نژاد» ثبت شده است

۱۷:۰۰۱۲
دی

در آستانه ی یازدهمین دوره ی انتخابات ریاست جمهوری، های و هوی منش و روشی به گوش می رسید که آن را اعتدال میخواندند، صدایی که بسیاری آن را به فال نیک گرفتند و صرف نظر از اینکه انتخاب ایشان بوده یا خیر، قاطعانه از شعار رئیس دولت اعتدال حمایت و برای ایشان آرزوی توفیق کردند...

اما دیری نپایید که حامیان پیدا و پنهان فتنه ی سالهای پیش از آن، رخ نشان دادند و اعلام خرسندی نمودند که مشی و منش ایشان مورد استقبال قاطبه ی ملت ایران قرار گرفته است!

امروز مردم از یکدیگر می پرسند؛ آیا فریب خوردیم؟ آیا همان دست های پنهان فتنه است که اینروزها قدرت را گرفته و برای منتقدان و مخالفان قدیم و جدیدش خط و نشان می کشد؟ اصلا آیا می شود به این مشی و منش اعتماد کرد؟

پاسخ دادن به این سوالها کمی دشوار است اما بگذارید با طرح یک داستان! برای تبیین این گمانه تلاش کنیم؛

هادی حیدری
۰۳:۳۷۲۴
تیر

دشمنان اسلام و ایران هرگز خواب روی گردانی ملت و نظام اسلامی از هم را نخواهند دید


راستی؛ چرا رهبری عزیز اینهمه اصرار داشته اند پیشرفتهای ملت ایران و دولت خدمتگزار یک به یک و بارها و بارها بازگو شود؟

کسانی که پیشرفتهای پرشمار را کم یا ناچیز می شمارند به چه اندازه از گفتمان انقلاب اسلامی فاصله گرفته اند؟

دشمنی همه جانبه ی دشمنان و کم اطلاعی (یا غرض ورزی) بی سابقه ی برخی خواص زنگ خطری را به صدا درآورده، آیا خواص صدای آن را شنیده اند و در منش و اعمال و رفتارهایشان اندیشیده اند؟

آیا نسبت دادن انحراف گسترده و فساد و ارتداد و... به یک اندیشه ی الهی می تواند جای انتقاد از عملکردهای خرد و درشت را بگیرد و آیا مشی اتهام زنی و دروغ پراکنی، انحرافی عمیق محسوب نمی شود؟!

.....آیا از تاریخِ دور و نزدیک عبرت نگرفته ایم که چگونه حبّ و بغض های بی دلیل و متعصبانه باعث سقوط یک انسان خواهد شد؟

راستی کسانی که مدام دم از رهبری بزرگوار می زنند و در عمل فرسنگها با مشی و منش ایشان فاصله دارند آیا به خودشان خواهند آمد و در اعمال و اندیشه شان تفکر خواهد کرد؟


شاید تنها جمله ای که این روزها به ذهن یک تحلیلگر منصف متبادر میشود این است؛

...هیچکس به اندازه ی رهبر معظم از رجایی زمان انتقاد منصفانه و حمایت قاطعانه نکرد


هادی حیدری
۰۹:۴۲۲۴
بهمن

جامعه ما، بلکه جهان امروز از دروغ و تحریف تهمت آزرده خاطر است چرا که اینها دستمایه ی خبرها و تیترهای روزنامه ها و سایت هایی می شوند که شب روز با آنها سر و کار داریم و ناخود آگاه یا دروغ میشنویم و یا در برابر دروغ منفعل میشویم...

این روزها بر زبان هر ایرانی یک قدردانی میشنوی و یک انتقاد، این یعنی ما قدردان زحمات دیگران هستیم اما باز هم انتظار داریم... این بسیار خوب است چرا که ملتی که قدر نشناسد بواسطه آن هلاک خواهد شد.......

در سال هشتاد و چهار رئیس جمهوری به میان خدمتگزاران جمهوری اسلامی ایران آمد که شعارش عدالت و هدفش خدمت بود باری که این هدف و شعار را در عمل به اثبات رسانیده و خدمات چندین و چندساله و گسترش آبادانی ها و کاهش فاصله طبقاتی از جمله دست یافته های مجموعه ی مدیریت یافته توسط ایشان بود...

سال هشتاد و هشت درست زمانی که میرفت تا دوره چهارساله ی دوم ریاست جمهوری ایشان آغاز شود یک، بلکه چندین فتنه گر داخلی و خارجی جرات و جسارت اهانت به ایشان را تا جایی گسترش دادند که امروزه اهانت به ایشان و همکارانشان تیتر یک و دو روزنامه ها و سایت های داخلی و خارجی می گردند، براستی چرا اینطور شد؟

تحلیل های متفاوتی از این رفتارها انجام میشود اما مهمترین آنها که ترس از آینده است در اینجا مورد بحث قرار خواهد گرفت...

هادی حیدری